تنهایی من

All great and precious things are lonely

تنهایی من

All great and precious things are lonely

FREEDOM POULTRY

گرمای داغ خیابان های خسته ؛عطش سوزان اهن پاره های شتابان و مسافران دل بسته
طنین صدای گلدسته های پوسیده شهر! رمضان است؛رمضان!!!
رمضان است و گوشتخوارانی که حیران حکایت مرغند!!!! زیر لب زمزمه میکنم

مرغ سحر ناله سرکن، داغ مرا تازه تر کن

ز آه شرربار این قفس را بَرشِکَنُ و زیر و زِبَر کن

بلبل پَر بسته ز کنج قفس درآ، نغمهٔ آزادی نوع بشر سُرا

وَز نفسی عرصهٔ این خاک توده را پر شرر کن

ظلم ظالم، جور صیاد آشیانم داده بر باد

ای خدا، ای فـلک، ای طبیعت، شام تاریک ما را سحر کن!!
آری مرغ سحر میخواهم!!! هنوز نغمه اش در گوشم نجوا میکند!!! آری! قــــصــــاب با توام با تو سخن میگویم
مرغ ســـــــحــــــــر میخواهم،داری؟؟؟ ان پربــــسته کنج آشیانم را میـــخواهـــم،داری؟؟؟ مهم نیست؛ بال و پر چیده اش را میخواهم ، داری؟؟ اهای قـــصـــاب با توام از من رو بر نگردان،جوابم را بده مــــــــــرغ ســــــحــــــــر کیلویی چند؟؟؟؟
همان که سالها پیش منجمدش کردی ان را میگویم، داری؟؟؟؟ اری نسل من هرگز پروازش را ندید اما نغمه اش چه ؟؟ فکر میکنی نغمه اش را نشنید!!! نغمه اش را چه میکنی؟؟؟ میتوانی منجمدش کنی؟!!!!!!!
چه میگویی با توام چه میگویی قــــصــــاب؟؟!!!! بلند بگو نهراس!! من سلاحم سکوت است! چه؟؟
آری داری؟!!! میگویی مرغ سحر قیمت جان است بچه ؛ مهم نیست جانم بستان یک کیلو آزادی میخواهم ، داری؟!!!!

آهای قـــــــصــــــاب مـــــــــرغ ســــــــحــــــــــر کیلویی چند؟؟!!